وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

بسم رب الشهداء و الصدیقین
وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

بسم رب الشهداء و الصدیقین

شاخص های مکتب سیاسی امام خمینی (ره)

در مکتب سیاسی امام، معنویت از سیاست جدا نیست؛ سیاست و عرفان، سیاست و اخلاق. امام که تجسم مکتب سیاسی خود بود، سیاست و معنویت را با هم داشت و همین را دنبال می کرد؛ حتّی در مبارزات سیاسی، کانون اصلی در رفتار امام، معنویت او بود.alt




هدف دشمن از زیر سؤال بردن امام و راه او
بیست وپنج سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی نظام جمهوری اسلامی، و پانزده سال پس از وفات رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی، هنوز محور اصلی تبلیغات خشم آلود دشمنان انقلاب و کشور ما، دشمنی با امام بزرگوار ماست. آنها مهم ترین هدف خود را - حتّی بعد از بیست وپنج سال از تشکیل نظام اسلامی - این قرار داده اند که با هزاران ساعت برنامه ریزی و برنامه سازی در ماه برای صدها رادیو و تلویزیونی که در اطراف عالم از سوی محافل صهیونیستی و استکباری به راه افتاده است، شخصیت پرجاذبه و چهره درخشان امام بزرگوار را زیر سؤال ببرند. باید تصدیق کنیم که دشمنان نظام اسلامی برای مقابله و مبارزه ی با نظام جمهوری اسلامی و حرکت ملّت ایران، جز این چاره یی هم ندارند؛ زیرا عامل مهم تسلیم ناپذیری و ایستادگی ملّت ایران در راه پر افتخار خود، فلسفه سیاسی و مکتب سیاسی امام است، که ملّت ما از بن دندان به آن اعتقاد دارند. دشمنان انقلاب چاره یی ندارند جز این که با فلسفه ی امام، با مکتب امام و با شخصیت امام - که همچنان زنده و پایدار است - دشمنی کنند تا بتوانند این ملّت را به خیال خود به عقب نشینی و تسلیم در مقابل خودشان وادار کنند. امام بزرگوار با مکتب سیاسی خود بود که توانست طلسم دیرپای استبداد را در این کشور بشکند. امام بزرگوار با مکتب سیاسی خود بود که توانست دست غارتگران را از این کشور کوتاه کند؛ غارتگرانی که با همدستی با دیکتاتورها، ایران را به خانه ی امن خود تبدیل کرده بودند؛ کسانی که امیدوار بودند بتوانند ایران را به صورت یک کشور تولیدکننده ی مواد اولیه و انبار تمام نشدنی نفت برای خود نگه دارند. من می خواهم روی مکتب سیاسی امام تکیه کنم. مکتب سیاسی امام نمی تواند از شخصیت پرجاذبه ی امام جدا شود. راز موفقیت امام در مکتبی است که عرضه کرد و توانست آن را به طور مجسم و به صورت یک نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد. البته انقلاب عظیم اسلامی ما به دست مردم به پیروزی رسید و ملّت ایران عمق توانایی ها و ظرفیت فراوان خود را نشان داد؛ اما این ملّت بدون امام و مکتب سیاسی او قادر به چنین کار بزرگی نبود. مکتب سیاسی امام میدانی را باز می کند که گستره ی آن حتّی از تشکیل نظام اسلامی هم وسیع تر است. مکتب سیاسی یی که امام آن را مطرح و برای آن مجاهدت کرد و آن را تجسم و عینیت بخشید، برای بشریت و برای دنیا حرف تازه دارد و راه تازه پیشنهاد می کند. چیزهایی در این مکتب وجود دارد که بشریت تشنه ی آنهاست؛ لذا کهنه نمی شود. کسانی که سعی می کنند امام بزرگوار ما را به عنوان یک شخصیت متعلق به تاریخ و متعلق به گذشته معرفی کنند، در تلاش خود موفق نخواهند شد. امام در مکتب سیاسی خود زنده است، و تا این مکتب سیاسی زنده است، حضور و وجود امام در میان امت اسلامی، بلکه در میان بشریت، منشأ آثار بزرگ و ماندگار است.
در مکتب سیاسی امام، معنویت با سیاست در هم تنیده است ... حرف نوی مکتب سیاسی امام بزرگوار ما برای دنیا این است که در همه ی ارکان برنامه ریزی های یک قدرت سیاسی، سیاست با معنویت، و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقی مورد مراعات قرار گیرد.
بیانات در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی ( ره ) ـ 14/3/83

شاخصهای مکتب سیاسی امام
1. پیوند عمیق معنویت و سیاست
مکتب سیاسی امام دارای شاخصهایی است. من امروز چند خط از خطوط برجسته ی این مکتب را در این جا بیان می کنم. یکی از این خطوط این است که در مکتب سیاسی امام، معنویت با سیاست در هم تنیده است. در مکتب سیاسی امام، معنویت از سیاست جدا نیست؛ سیاست و عرفان، سیاست و اخلاق. امام که تجسم مکتب سیاسی خود بود، سیاست و معنویت را با هم داشت و همین را دنبال می کرد؛ حتّی در مبارزات سیاسی، کانون اصلی در رفتار امام، معنویت او بود. همه ی رفتارها و همه ی مواضع امام حول محور خدا و معنویت دور می زد. امام به اراده ی تشریعی پروردگار اعتقاد و به اراده ی تکوینی او اعتماد داشت و می دانست کسی که در راه تحقق شریعت الهی حرکت می کند، قوانین و سنّت های آفرینش کمک گار اوست. او معتقد بود که: «ولله جنود السّماوات و الأرض و کان الله عزیزاً حکیما»85. امام قوانین شریعت را بستر حرکت خود می دانست و علائم راهنمای حرکت خود به شمار می آورد. حرکت امام برای سعادت کشور و ملت، بر مبنای هدایت شریعت اسلامی بود؛ لذا «تکلیف الهی» برای امام کلید سعادت به حساب می آمد و او را به هدفهای بزرگ آرمانی خود می رساند. این که از قول امام معروف است و همه می دانیم که گفته بودند «ما برای تکلیف عمل می کنیم، نه برای پیروزی»، به معنای بی رغبتی ایشان به پیروزی نبود. بدون تردید پیروزی در همه ی هدفهای بزرگ، آرزوی امام بود. پیروزی جزو نعمتهای خداست و امام به پیروزی علاقه مند بود - نه این که علاقه مند نبود یا بی رغبت بود - اما آنچه او را به سوی آن هدفها پیش می برد، تکلیف و عمل به وظیفه ی الهی بود؛ برای خدا حرکت کردن بود. چون انگیزه ی او این بود، لذا نمی ترسید؛ شک نمی کرد؛ مأیوس نمی شد؛ مغرور نمی شد؛ متزلزل و خسته هم نمی شد. اینها خاصیت عمل به تکلیف و عمل برای خداست. کسی که برای تکلیف عمل می کند، دچار تردید و تزلزل نمی شود؛ ترسیده و خسته نمی شود؛ از راه برنمی گردد و مصلحت اندیشی های شخصی، تعیین کننده ی راه و جهتگیری او نمی شود. کسی که سیاست را با عرفان جمع می کند و معنویت را با حرکت سیاسی، یکجا در برنامه زندگی خود قرار می دهد، برای او ترس از مرگ معنا ندارد؛ ترس از شکست هم معنا ندارد.
آثار تفکیک دین از سیاست
این درست نقطه ی مقابل سیاست کهنه شده و از مد افتاده ی غربی است که به دروغ آن را سیاست مدرن می گویند؛ یعنی تفکیک دین از سیاست، و تفکیک دولت از معنویت. تمدن غربی بر پایه ی ستیز با معنویت و طرد معنویت بنا شد؛ این خطای بزرگ کسانی بود که تمدن و حرکت علمی و صنعتی را در اروپا شروع کردند. به علم اهمیت دادند - این خوب بود - اما با معنویت به جنگ برخاستند؛ این بد و انحراف بود. لذا این تمدن مادی و دور از معنویت هرچه پیشرفت کند، انحرافش بیشتر می شود؛ هم خود آنها و هم همه ی بشریت را با میوه های زهرآگین خود تلخکام می کند؛ همچنان که تا امروز کرده است. پدیده ی استعمار - که دهها کشور و میلیونها انسان را سالهای متمادی غرق در سخت ترین و شدیدترین محنتها کرد - یکی از چیزهایی است که در نتیجه ی تفکیک علم از معنویت، سیاست از معنویت و دولت از اخلاق در اروپا اتفاق افتاد. دو جنگ جهانی اول و دوم هم از همان میوه های تلخ بود. کمونیسم و حکومتهای اختناق مارکسیستی هم جزو نتیجه ها و میوه های تلخ جدایی حرکت علمی و صنعتی از معنویت بود. ویران شدن کانون خانواده، سیلاب فساد جنسی و طغیان سرمایه داری افراطی، همه نتایج همان تفکیک است. امروز هم اوج این دوری از معنویت را در زندان ابوغریب و دیگر زندانهای عراق می بینید. کسانی که این زندانها را اداره می کنند، مدعی هستند که در تمدن بشری پیشرفته ترین اند! نتیجه ی چنین پیشرفتی را مردم دنیا از راه عکس و فیلم در زندانهای عراق دیدند و یا از آن مطلع شدند. فجایعی که برای ملّت عراق - و قبل از آن برای ملّت افغانستان - پیش آمده است، منحصر به این چیزها نیست. در دو سه سال قبل کاروان عروسی در افغانستان بمباران شد و ماه قبل در عراق مجلس عروسی به وسیله ی هواپیماهای انگلیسی به عزا تبدیل گردید. تحقیر جوانهای عراقی، شکنجه ی مردان عراقی، تعرض به زنان و نوامیس عراقی، وارد شدن به حریم امن خانواده های عراقی، دولت فرمایشی به وجود آوردن برای ملّت عراق، همه سرریزهای همان حرکتی است که وقتی شروع شد، این نتایج به طور قهری به دنبال آن هست. معنویت از دستگاه سیاست حذف شده است. در گذشته هم حکام و مستبدین و دیکتاتورهای دنیا در شرق و غرب عالم از این کارها می کردند؛ اما وقتی نامها و شعارهای زیبایی مثل حقوق بشر، حقوق انسان و رأی انسان برای اروپایی ها شناخته شد، و وقتی پا در جاده ی علم گذاشتند، دوری از معنویت نگذاشت این شعارها آن طور که توقع بود و معنا می شد، برای بشریت خیر به بار آورد؛ همانها برای بشریت مایه ی شر و فساد شد. حرف نوی مکتب سیاسی امام بزرگوار ما برای دنیا این است که در همه ی ارکان برنامه ریزی های یک قدرت سیاسی، سیاست با معنویت، و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقی مورد مراعات قرار گیرد. شاخص اول از شاخصهای اساسی مکتب سیاسی امام این است.
در مکتب سیاسی امام رأی مردم به معنای واقعی کلمه تأثیر می گذارد و تعیین کننده است. این، کرامت و ارزشمندی رأی مردم است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
85. سوره ی فتح، آیه ی 7.
نویسنده :
منبع : روزنامه کیهان 26/09/1390

 

نامه عاشقانه یک مادر شهید به تنها پسرش

سلام مادرت را از فرسنگ ها راه بپذیر، بوسه من بر گونه های زیبای خداگونه تو باد. ای عزیزترین کس من بعد از خدا و پیامبران و امامان معصوم که چگونه زندگی کردن را به ما آموختند. alt، بسیار بودند زنانی که در هشت سال دفاع مقدس مردانه در کارزار جنگ حضور داشتند و نشان دادند اگر پای دفاع از اسلام در میان باشد عزیزترین کس خود را در راه جهاد فی سبیل الله به قربانگاه می فرستند.
 بانو صغری پایین شهری که تنها فرزند ذکور خود، شهید محمد منصوری را در حالی که نوجوانی بیش نبود به جبهه های نبرد حق علیه باطل فرستاده بود.
مادری که می دانست با از دست دادن فرزندش نه تنها عزیزترین کس خود را از دست می دهد بلکه مورد خشم همسرش نیز قرار خواهد گرفت اما هر بار، خود ساک محمد را می بست و با نواهای عاشقانه اش تنها فرزند خود را راهی میدان رزم می کرد.
آنچا خواهید خواند دست نوشته خانم پایین شهری است که بعد از شهادت فرزندش می دانست رنج های زیادی چشم انتظارش خواهد بود ولی با نوشتن چنین نامه ای دل پسرش محمد را در جبهه برای شهادت آماده تر می کرد.

 

 


 



آرزوی شهادت

در یک نیمه شب وقتی که از خواب بیدار شدم صدای زمزمه ایشان را شنیدم، بلند شدم و دیدم همه جا تاریک است. پشت درب اتاق ایستادم و دیدم دستهایش را به سوی آسمان بلند کرده و با خدای خودراز و نیاز  می کند و می گوید: ( خدایا بجز شهادت آرزویی دیگر ندارم. اگر لیاقت دارم دستم را بگیر و نجاتم بده ! ) با شنیدن این حرفها خیلی ناراحت شدم و شروع به گریه کردم. صدای گریه ام توجه ایشان را جلب کرد و به سراغم آمد و گفت: ( چرا گریه می کنی؟! ) گفتم: اگر شما به شهادت برسی من با یک کودک سه ماهه چه کنم؟ ایشان ناراحت شد و گفت: مگر خداوند انسانهای گنهکاری چون مرا قبول می کند؟ من آنقدر خطا کارم که خداوند مرا نخواهد پذیرفت. یک ماه بعد، عملیات کربلای چهار شروع شد نزدیک غروب بود که شهید ثقفی فر به خانه آمد و گفت: من باید حتماً فردا به جبهه بروم. من که در شهر غریب کسی را نداشتم گفتم من و بچه چکار کنیم ما که در اصفهان کسی جز شما را نداریم شهید در جواب گفت: خدای بزرگ را که دارید بالاخره راضی شد که همان شب ما را به بشرویه بیاورد روز بعد به شهرمان رسیدیم ما را گذاشت و گفت: من باید فوری خودم را به جبهه برسانم چرا که عملیات در حال شروع است و در آنجا به ما پزشکان نیاز دارند فوراً به جبهه رفت و تا یک ماه از ایشان هیچ خبری نداشتیم و پس از چهل روز از رفتن ایشان جنازه شهید را برای ما آوردند.

شهید حسین‌ ثقفی‌فر
گوینده :فاطمه قنبری

غسل شهادت

دانشجو بود و جوان، آمده بود خط، داشتم موقعیت منطقه را برایش می‌گفتم که برگشت و گفت: «ببخشید، حمام کجاست؟» گفتم: حمام را می‌خواهی چکار؟ گفت: می‌خواهم غسل شهادت کنم. با لبخند گفتم: دیر اومدی زود هم می‌خوای بری. باشه! آن گوشه را می‌بینی آنجا حمام صحرایی است. بعدش دوباره بیا اینجا. دقایقی بعد آمد. لباس تمیز بسیجی به تن داشت و یک چفیة خوشگل به گردن. چند قدم مانده بود که به من برسد یک گلوله توپ زیر پایش فرود آمد.


زندگی نامه شهید فهمیده

زندگی نامه

وی فرزند محمد تقی است که در خانواده ای مذهبی د ریکی از روزهای بهاری اردیبهشت 1346 ( مصادف با سوم محرم ) در شهر خون و قیام درخانه ای محقر و کوچک در محله پامنار قم چشم به جهان گشود. دوران کودکی را همراه سایر فرزندان خانواده و درکنار برادرش داوود که وی نیز سه سال بعد از شهادت محمد حسین به فوز شهادت نایل آمد، با صفا وصمیمیت ودر زیر سایه محبت و توجه پدر و مادری مهربان ، سپری کرد . درسال 1352، به مدرسه رفت وکلاس اول تا چهارم ابتدایی را با یک معلم روحانی طی کرد. سال پنجم ابتدایی واول و دوم راهنمایی را به دلیل انتقال خانواده اش به کرج در دو مدرسه دراین شهر گذراند. درهمین دوران بود که به واسطه حوادث انقلاب، روح وی نیز، مانند میلیون ها جوان و نوجوان دیگر کشور، دچار تحولات عظیمی گردید. شخصیت او با داشتن خانواده ای متدین ومذهبی و شرایط خاص شهر مقدس قم و نیز زمینه مساعد روحی به گونه ای شکل گرفت که سرشار از دین و فرهنگ غنی اسلام بود.
از عوامل مهم دیگر د رشکل گیری شخصیت او ، نوارها واعلامیه های امام بود که قبل از انقلاب به دست او می رسید.
شهید فهمیده ، نوجوانی خوش برخورد، شجاع ، فعال ، کوشا بود که به مطالعه علاقه زیادی داشت و با وجود این که به سن تکلیف نرسیده بود، نماز می خواند و احترام خاصی برای والدینش قایل بود و هرگز به آن ها بی احترامی نمی کرد. شیفته و عاشق امامقدس سره بود و با تمام وجود سعی در اجرای فرامین امامقدس سره داشت . او می گفت :امام هر چه اراده کند، همان را انجام خواهم داد و من تسلیم او هستم .
هنگام ورود اما مقدس سره به ایران به دلیل مصدوم بودن ، موفق به زیارت امامقدس سره نگردید، اما پس از بهبودی دراولین فرصت به شهر مقدس قم رفته و موفق به دیدار شد.


شهید فهمیده ، یکی از هزاران دانش آموز بسیجی کشور است که با نثار خون خود برطراوت و سرخی خون شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی افزود. وی دوران کودکی و نوجوانی خود را در حالی سپری کرد که هر روز آن همراه حادثه ای بود که در شکل گیری شخصیت او موثر واقع می شد. او با سرمایه عظمیی از فهم و درک انقلابی واسلامی به دنبال طوفان حوادث انقلاب، واردجنگ شد و با وجود سن کم ، خود را به خونین شهر قهرمان رسانید و با اقدامی آگاهانه و شجاعانه ، نام خود را در دفتر شهیدان زنده تاریخ ثبت کرد.


این دانش آموز رزمنده بسیجی، با ایمان و بینش عمیق واستوارخود در جنگ با دشمن پیش قدم و با نیل به شهادت ، درس شجاعت ، فداکاری و مقاومت را به همه بسیجیان و امت حزب الله آموخت، امام بزرگوارمان از این نوجوان 13 ساله به عنوان رهبر یا د فرموده و بدین گونه نام و یاد او، منشا حماسه های بزرگ شد و تحول عظیمی در شیوه های دفاع مقدس و نبرد رزمندگان اسلام ایجاد کرد و راه پیروزی وسرافرازی را یکی پس از دیگری، هموار ساخت . امروز شهید فهمیده به حق الگوی شایسته ای برای دانش آموزان بسیجی و جوانان و نوجوانان کشور می باشد و یاد آوری این حماسه می تواند یادآور دوران دفاع مقدس و ارزش های والای آن زمان باشد.